1. تضعیف و تخریب باورهای دینی.
2. تضعیف ارکان نظام اسلامی
3. تضعیف روحانیت
4. القای ناکارآمدی دین
5. تفکیک دین از سیاست
6. شکست و نابودی اسلام و نظام اسلامی
1. تحقیر فرهنگ اسلامی
2. استفاده از روشهای گوناگون تبلیغی
3. ترویج آزادی وارداتی
4. تفرقه افکنی
5. ایجاد ناامنی و هرج و مرج
6. به کارگیری ابزاری روشنفکرنماها و احزاب
پی نوشت ها:
13- .بیانات در دیدار اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان 14/3/82.
14- بیانات رهبری در تاریخ 20/3/1380
15- همان، درتاریخ ????/??/??.
16- همان.
17- بیانات رهبری در اجتماع بزرگ نیروی مقاومت بسیج مردمی به مناسبت سالروز تشکیل بسیج: ????/??/??
18- دیدار هزاران نفر از مردم مؤمن و انقلابی آذربایجان شرقی ????/??/??.
19- به مناسبت بیستمین سالگرد پیروزی انقلاب، 21/11/1377.
20- بیانات رهبری در تاریخ 20/3/1380.
21- همان.
22- بیانات رهبری در 24مرداد 1374.
23-همان
24-همان
25-بیانات رهبری در 5/6/1380
26-همان، 21/8/1380.
27-همان
28-همان
29-همان
30-همان
دشمن شناسی از دیدگاه رهبری (1)
ضرورت دشمن شناسی :
بی شک دشمن شناسی از محوری ترین مباحث در موضوع دفع تهدیدها و دفاع از یک ملت به شمار می آید. چه بسا انهایی که در طول تاریخ در اثر غفلت از دشمنان و فقدان آگاهی و بصیرت لازم سیاسی و اجتماعی در شناخت توطئه های بیگانگان و اتخاذ مواضع به موقع و صحیح توسط نخبگان و خواص آن جامعه به سرنوشتی هلاکت بار منجر گردیده اند.
امیر مؤمنان علی(ع) در کلام خود دراین باره می فرمایند: (کسی که در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حیله های (غافلگیرانه دشمن) او را از خواب بیدار می کند)
در همین رابطه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) می فرمایند: « نباید غافل باشیم، ما باید بیدار باشیم و توطئه های آنها را قبل از اینکه با هم جمع بشوند، خنثی کنیم. »
همچنین رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اولین روز سال 86 در مشهد مقدس در این باره می فرمایند: «یک ملت باید دشمن را بشناسد، نقشه دشمن را بداند و خود را در مقابل آن تجهیز کند. »
اقسام دشمنان :
در یک تقسیم بندی کلی دشمنان ملت بزرگ و انقلابی ایران را در شرایط کنونی می توان به دو بخش دشمنان درونی و بیرونی تقسیم نمود «ما دو دشمن داریم؛ یک دشمن، دشمن درونی است، یک دشمن، دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناک تر است.
تشریح ابعاد مختلف دشمن درونی :
ازجمله عوامل عقب ماندگی ملت ها که زمینه تسلط بیگانگان را بر منابع مادی و معنوی یک کشور فراهم می سازد، پدیده شوم تنبلی اجتماعی و عدم خودباوری و اعتماد به نفس در یک ملت می باشد که رهبر معظم انقلاب با نگاه نافذ خود از آن بعنوان دشمن درونی ملت بزرگ ایران یاد نموده و می فرمایند: «اگر ملتی این بیماری ها را داشته باشد، این ملت پیشرفتش ممکن نیست، اگر ملتی مردمش تنبل باشند، ناامید باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همدیگر پیوند نداشته باشند، به همدیگر بدبین باشند، از آینده ناامید باشند، چنین ملتی پیش نخواهد رفت، اینهامثل موریانه ای که در درون پایه بنا بیفتد، بنا را ویران می کند.»
تشریح ابعاد مختلف دشمن بیرونی و برنامه های آن :
رهبر معظم انقلاب دشمن بیرونی ملت ایران را نظام سلطه بین المللی دانسته و جنگ روانی، جنگ اقتصادی و همچنین مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی کشور را ازجمله محورهای مهم برنامه های دشمن بیرونی ارزیابی نمودند «دشمن بیرونی عبارتست از نظام سلطه بین المللی، یعنی همان چیزی که به آن استکبار جهانی می گوییم... امروز مظهر این دشمن عبارتست از شبکه صهیونیسم جهانی و دولت کنونی ایالات متحده آمریکا. »
«امروز دشمنان بیرونی ما هم برای ملت ایران نقشه دارند. ما سیاست های پنج ساله خودمان را تعریف می کنیم، افق چشم انداز بیست ساله را تعریف می کنیم، برای اینکه راه را مشخص کنیم، دشمن ما هم همین طور، او هم برای ما برنامه دارد، او هم سیاستی دارد، باید سیاست او را بشناسیم. من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم: «اول جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. »
تشریح ابعاد مختلف جنگ روانی دشمن :
یکی از مهمترین ابعاد جنگ دشمنان بیرونی، بهره گیری از جنگ روانی می باشد که در آن تلاش بر این است که با طراحی قبلی و حتی المقدور بدون بکارگیری از ابزار نظامی به نتایج موفقیت آمیز یک جنگ تمام عیار در عرصه دیپلماسی، سیاسی فرهنگی اجتماعی دست یافت در تعریف جنگ روانی آمده است: «عملیات روانی شامل اقداماتی از پیش تعیین شده برای انتقال اطلاعات و شواهد معین به مخاطبین با هدف تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه ها، اهداف و نیز تأثیر بر رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد می باشد. »
آنچه می توان از آن بعنوان مهمترین محورهای عملیات روانی دشمن در کلام رهبر معظم انقلاب نام برد عبارتند از:
1- مرعوب کردن مسئولین، شخصیتهای سیاسی و نخبگان کشور
2- تضعیف اراده عمومی مردم
3- تغییر درک صحیح مردم از واقعیت های موجود جامعه
4- سلب اعتماد ملت از مسئولین کشور
5- ترویج شایعه تحریم و فشار اقتصادی بر کشور
6- ترویج شایعه بکارگیری ابزار خشونت بر علیه ملت ایران
7- عوض کردن جای متهم و مدعی با ابزار تبلیغاتی و رسانه ای
8- ترساندن ملت های منطقه از ملت ایران و انقلاب اسلامی
9- دامن زدن به اختلافات مذهبی، قومی، جناحی، سیاسی و رقابت های صنفی
یکی از ابزارهای مهم دشمن در جنگ روانی ایجاد اختلاف و تشتت آراء در بین یک ملت با بهره گیری از گروهها، شخصیت ها و جریانات سیاسی وابسته به خود می باشد که رهبر معظم انقلاب در کلام خود این دسته از عناصر سیاسی را نصیحت دوستانه نموده و فرمودند: «من به همین مناسبت به عناصر سیاسی داخلی هم دوستانه نصیحت می کنم، مراقب باشند، طوری حرف نزنند، طوری موضعگیری نکنند که به مقاصد دشمن در این جنگ روانی کمک شود. »
به همین مناسبت مقام معظم رهبری در موضوع فناوری هسته ای نیز به عده ای که در داخل کشور همان حرف های دشمن را تکرار می کنند نصیحت کرده و فرمودند: «عده ای می نشینند همان حرف دشمن را تکرار می کنند که: آقا! چه لزومی دارد؟... همانهایی که ملی شدن نفت را که به وسیله دکتر مصدق و مرحوم آیت الله کاشانی انجام گرفت، امروز تمجید می کنند- که آن کار، نسبت به این کار کوچک بود؛ این از او بزرگتر است- همانها امروز نسبت به انرژی هسته ای همان حرفی را می زنند که مخالفین مصدق و کاشانی آن روز می گفتند.
روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضای دائم شورای امنیت می نویسد: «این شورا به جنگ اراده یک ملت رفته است و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای با غرب، به میدان آمدن خواست و اراده ملی است، اراده ای که چون متکی بر پشتوانه یک ملت است به هیچ وجه شکستنی نیست. »
در این زمینه مواضع برخی جریانات سیاسی داخلی که در واقع با موضع گیری خود بخشی از عملیات روانی دشمن را در داخل کشور کلید می زنند قابل تأمل است که چگونه پس از صدور قطعنامه 1737 شورای امنیت بر علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران برخی احزاب و جریانات سیاسی با اتخاذ مواضع منفعلانه در جهت اهداف جنگ تبلیغاتی و روانی دشمن گام برمی دارند که بعنوان نمونه می توان به بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اشاره نمود که در بخشی از آن آمده است: «دولت نهم با افراطی گری و بی منطقی خود در حوزه سیاست خارجی و پرونده هسته ای، مصالح و منافع یک کشور را در معرض تاراج قرار داده است. »
این درحالی است که در همین ایام روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضای دائم شورای امنیت می نویسد: «این شورا به جنگ اراده یک ملت رفته است و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای با غرب، به میدان آمدن خواست و اراده ملی است، اراده ای که چون متکی بر پشتوانه یک ملت است به هیچ وجه شکستنی نیست. »
سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت، خواست دیگر دشمن :
از جمله نکات مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردند تلاش آنان برای سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت می باشد و در این زمینه فرمودند: «اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است که دشمنان می خواهند نباشد دشمنان می خواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بی اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه دشمن را خنثی کنید. من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود »
مقام معظم رهبری برخی ازراهکارهایی که دشمنان در جهت براندازی نظام به آن رو آورده اند، را اینگونه بر شمرده اند :
1. تضعیف و تخریب باورهای دینی.
حـفـظ هـویـت فـرهـنـگـی و دیـنـی نـشـانـه ای از شـخـصـیـت و استقلال ملتهاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملتها است. اعتقاد به حفظ (هویّت دینی ) و دفاع از آن تـا پـای جـان، نـظـام نـوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پایدار نمود. اگر دشمن بتواند این اعتقاد را از ذهن مردم بزداید، مـقـاومـتها و ایـثـارهـا و فداکاریها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و کشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آیت الله خامنه ای در این باره میفرماید: "آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند. " و براین اساس " تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایههای ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند. "
2. تضعیف ارکان نظام اسلامی
بـعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای خودجوش انقلابی،فعّالیّتهای خود را شروع کرده، و با الهام از رهنمودهای رهبری نظام به کار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازی نظام اسلامی، تضعیف و تخریب این ارکان نظام میباشد که نقش مهمّی در تداوم پیروزی انقلاب ایفا میکردند. ازمهمترین اهداف دشمن در این زمینه تضعیف اصل ولایت فقیه بوده است. اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری
اسلامی به شمار میرود؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سبب امتیاز آن از نظامهای مـوجـود دنـیـا شـده اسـت ؛ بـه همین دلیل این رکن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،که گاه توسط عوامل داخلی دست به انجام آنها میزند. رهبری دراین باره میفرماید. " استکبار جهانی این بار تصور کرد که میتواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا میداند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئههای آنها نقش بر آب خواهد شد. "
ایشان درادامه میفرماید
"رهبری یعنی آن نقطهای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل میشود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا میکند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا میکند و به مردم امید میدهد. در برابر توطئه سیاسی بینالمللی میایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئهگران قرار میدهد و دشمن را وادار به عقب نشینی میکند، رهبری در برابر اختلافافکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه میشود و دستها را در دست هم میگذارد. "
بیانات مقام معظم رهبری به عنوان عقبه تئوریک و نقشه راهبردی کلان برای دولت و امت اسلامی بی شک دارای اهمیت فراوانی است و هر اقدامی در جهت نشر بیانات معظم له در واقع بهترین مدل آگاه سازی جهت مقابله با جنگ نرم دشمنان انقلاب اسلامی می باشد.در این راستا،مجموعه 94 کلیپ تصویری حاوی جملات کلیدی مقام معظم رهبری که از مجموعه بیانات معظم له در سال 88 توسط فتیان انتخاب شده اند تقدیم می گردد. امید است مورد بهره برداری قرار گیرد
به نام خداوند جان و خرد |
کزین برتر اندیشه بر نگذرد |
در این گفتار مدون ، در پی بررسی سلسله مباحث مربوط به « خانواده و قانون » ، تلاش بر آن بوده که نسبت به بررسی ابعاد لغوی – ادبی ، تاریخی – فلسفی ، فرهنگی – اجتماعی، و قانونی – قضائی بحث « مهریه در عقد نکاح » تأملی نموده و نظر دوستان ، کاربران و اساتید فرهیخته را به جوانب مختلف این موضوع معطوف بداریم.
لذا این نوشتار ( ساختار اجتماعی – حقوقی مهریه، بخش اول ) با بررسی مباحث زیر ارائه می گردد:
-5 تاریخچه و فلسفه وجودی مهریه
.1 مقدمه: پس از این که عقد ا زدواج به طور صحیح و مطابق با شرایط و ویژگی های قانونی واقع گردید، زن و شوهر به حکم قانون ایران ، حقوق و تکالیف گوناگونی در برابر هم پیدا می کنند. بیشتر این حقوق و تکالیف فاقد جنبه مالی بوده و با چهره ای معنوی ، پیوند زن و شوهر را محکم و راسخ می نماید. با این حال مدیریت کانون خانواده لزوم هزینه های مالی را نیز اقتضاء دارد که بنا به همین ضرورت ، زن و مرد از لحاظ مالی با هم رابطه حقوقی پیدا نموده و قانون مدنی نیز در تنظیم این رابطه نظارت دارد.
از طرف دیگر ، قانونگذار برای جلوگیری از طلاق های بی مورد و اثبات علاقه و تمایل مرد به دوام زندگی خانوادگی و در راستای تحکیم اساس و بنیان خانواده – این کوچکترین و مهمترین نهاد اجتماعی – تکلیف نموده که مرد هنگام ازدواج، مالی به عنوان مهریه به زن بدهد و زن و مرد می توانند در خصوص میزان و شرایط پرداختن این مال با هم توافق و تراضی نمایند . طبیعی است که اجرای چنین قراردادی برای مرد و زن ، تکالیف و حقوق مالی به وجود می آورد.
مَهر بر وزن « شَهر » ، مال ( و یا چیزی که قائم مقام مال باشد ) معیّنی است که بر سبیل متعارف ، زوجه به زوج در عقد نکاح می دهد و یا به نفع زوجه بر ذمه و عهده خود می گیرد. معادل این کلمه در فرهنگ زبان انگلیسی ، کلماتی همچونDowry یاNuptial gift به کار می رود.
.3 تعریف قانونی و حقوقی مهریه:
قانون مدنی ایران ، تعریفی از « مهر » ارائه ننموده است ، لیکن از بررسی مواد قانونی مربوط به مهریه معلوم می شود مهر عبارت است : « مالی که مرد برای عقد نکاح به همسر خود تملیک می نماید. به عبارت دیگر ، مهر مالی است که به مناسبت عقد نکاح ، مرد ملزم به دادن آن به زن می شود. »
این الزام مرد ناشی از حکم قانون است و ریشه قراردادی ندارد. به همین دلیل است که سکوت زن و مرد در حین عقد نکاح یا توافق زن و مرد بر این که به زن مهریه ای تعلق نگیرد، تکلیف قانونی مرد در مورد دادن نفقه را از بین نمی برد. بنابراین نفس مهریه نوعی الزام قانونی است که بر شوهر تحمیل می شود و تنها کاری که زوجین می توانند انجام دهند این است که هنگام عقد یا پس از آن ، مقدار مهر را به تراضی و توافق هم معین سازند.
قرآن کریم در آیه شریفه 4 از سوره مبارکهنساء، از مهریه و خصوصیات آن سخن می گوید، بدین مضمون که « کابین زنان را که به خود آنان تعلق دارد ( و نه پدران و برادران آنان ) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنان ، به خودشان بدهید . »
منظور از کابین ، همان مهریه یا مبلغی است که مرد به هنگام عقد نکاح به زن می دهد یا بر ذمه وی مقرر می شود .
« این جهان نوعروس را ماند |
رطل کابینش گیر و باده بیار » |
کابین نامهبه معنایعقدنامه ،کابین خواستن به معنایطلب مهر کردن ،کابین دادن به معنایمهریه دادن وکابین کردن به مفهوم عقد کردن و نکاح کردن به کار می رود. کما این که منوچهری شاعر طرب و طبیعت چنین سروده است :
« بباید علی الحال کابینش کرد |
بیرزد به کابین چنین دختری » |
قرآن مجید از مهریه به نام « صَدُقه » یاد کرده است. به عقیده مفسران قرآنی « صدقه » از ماده « صدق» است و نشانه راستین بودن علاقه و تمایل مرد به زن می باشد. ضمن اینکه بنا به نظر صریح قرآن ، مهریه به خود زنان متعلق است که این دیدگاه با توجه به کاربرد ضمیر « هُنَّ » در آیه شریفه فوق الذکر مورد تأیید و تأکید می باشد. همچنانکه با اعمال کلمه « نَحله» ، تصریح می فرماید که عنوان مهریه صرفاً هدیه ، عطیه و پیشکشی از جانب مرد به زن می باشد و نه چیزی غیر از آن .
قرآن کریم هر رسم ، آئین ، و شیوه قومی را که موجب تضییع حقوق زنان در خصوص مهریه می گردید، منسوخ نمود. ازجمله آن که به موجب رسوم جاهلیت ، هرگاه مردی نسبت به زن خود دلسرد و بی میل می شد ، آن قدر او را در مضیقه ، تنگنا ، شکنجه و عسر و حرج قرار می داد که ضمن رضایت به طلاق ، تمام یا قسمتی از مهری که به زن داده شده ، جبران شود. این همان رسمی است که به عنوان مثلی در افواه عموم مردم شکل گرفته است : « مهرم حلال ، جانم آزاد ». اما قرآن کریم در آیه شریفه19 از سوره مبارکه نساء می فرماید : « زنان را به خاطر این که چیزی از آنها بگیرید و قسمتی از مهری که به آنها داده اید ، جبران نمایید تحت مضیقه و شکنجه قرار ندهید.»
به نظر استاد متفکر مطهری ، مطابق با یک سلسله وقایع تاریخی و نه حقایق علمی و تجربی و از بررسی زندگی نوع انسان در ادوار ماقبل تاریخ که بشر به حال توحش می زیسته و زندگی قبیله ای داشته تا اکنون ، این گونه به نظر می رسد و فرض می شود که در مراحل اولیه دلایلی همچون عدم آگاهی عمومی به تأثیر آمیزش مرد در تولید فرزند ، اعتقاد به انتقال نسب از طریق مادر و نگرش به مرد به عنوان موجودی عقیم و نازا ( به این دلیل که فرزند به طور مستقیم از مادر متولد می گردیده است) ، باعث می شده که مرد به عنوان طفیلی زن زندگی کند و خدمتکار وی باشد . در این دوره ، که موسوم به دوره « مادرشاهی » یا « مادر سالاری » بوده ، زن بر مرد حکومت می نموده است.
در مرحله بعدی ، بنا به دلایلی همچون آگاهی عمومی به نقش بسزای مرد در توالد و تناسل ، و تلقی مرد از خود به عنوان صاحب اصلی فرزند و ریاست خانواده از یک سو و وجود روابط خصمانه و جنگجویانه بین قبایل و نیاز مرد به انتخاب زن به عنوان همسر خود از سوی دیگر باعث گردید تا مردان ضمن به دست گرفتن حکومت، دختر مورد نظر خویش را از میان افراد قبیله دیگر می ربودند.
اما از آنجا که به تدریج صلح و صفا و دوستی ، جای خصم و دشمنی و عناد را گرفت و همزیستی مسالمت آمیز به عنوان یک اصل عرفی و سپس قانونی ، مقبول جوامع و دول مختلف جهان قرار گرفت، رسم ربودن دختر نیز منسوخ گردید و مرد برای به دست آوردن دختر مورد تمایل و علاقه خود با رفتن میان قبیله و خانواده وی و کار کردن برای پدر او و به ازای خدمت در قبال پدر دختر ، خود را به عنوان داماد خانواده مطرح می نمود.
در مرحله بعدی مرد دریافت که به جای سال ها کار و تلاش برای پدر عروس بهتر است که هدیه ای به عنوان پیشکش تقدیم او نماید و دختر را از او بگیرد و به نظر می رسد رسم « مهر» از این دوره تاریخی و این طرز پندار و کردار نوع مردان نشأت گرفته است.
شایان ذکر است مطابق با نظریه ای ، بعد از سقوط سیستم « مادر شاهی » و تأسیس سیستم « پدر سالاری » ، زن در حکم برده و یا اجیر مرد قرار گرفت و به او به عنوان یک ابزار اقتصادی که احیاناً موجب تسکین شهوت مرد می گردید، نگاه می شد . چنین زنی فاقد استقلال اجتماعی و اقتصادی انگارده می شد که محصول تلاش او متعلق به مرد دیگری اعم از پدر یا برادر یا شوهر بود. همچنین این زن هیچ گونه اختیاری در انتخاب شوهر نداشت. این طور عنوان شده که در این دوره زمانی ، پولی که مرد به عنوان مهریه به زن می داده در مقابل بهره اقتصادی بوده که از زن در ایام زناشویی می برده است.
در جریان تحول روابط انسانی بین زن و مرد در این خصوص ، مرحله دیگری هم قابل تصور و تصدیق می باشد. در این مرحله مرد در جستجوی همسر مورد علاقه خویش برآمده و بعد از تحقق منظور و انتخاب زن زندگی آینده خود ، در هنگام ازدواج هدیه ای تقدیم وی می نماید.
در مورد این هدیه ، هیچکدام از والدین نسبت به آن حقی نداشته و زن از هر لحاظ استقلال مالی – اقتصادی و اجتماعی خود را حفظ می نماید و حق تصرف در مال خود را دارد.
-2 چه زمانی که دختر در خانه پدر به سر می برد و چه هنگامی که در پی ازدواج به خانه شوهر خود می رود کسی حق ندارد محصول کار و تلاش و زحمت زن را استثمار نماید و زن با آزادی کامل در قراردادها و معاملات ، احتیاجی به اخذ نظر مثبت شوهر خود ندارد.
-3 مرد در عین بهره برداری از وصال زن ، مکلف است زندگی زن را در حدود امکانات خود تامین نماید. این مرحله با خصوصیات موصوف مورد تأیید دین مبین اسلام و کتاب شریف قرآن قرار گرفته و تمامی انسان ها ، مسلمانان و مؤمنان به عمل مطابق با این نکات سفارش شده اند.
همانطور که در مطلب « بررسی مباحث خواستگاری و نامزدی در حقوق مدنی ایران » نیز مورد اشاره قرار گرفت در قانون خلقت مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری ، و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگویی آفریده شده است. از نظر متخصصان و دانشمندان ، مرد از لحاظ قوای جنسی از زن قوی تر است اما در روایات اسلامی تأکید گردیده مرد از این نظر قوی تر نیست بلکه حتی برعکس این موضوع مصداق دارد، لیکن زن بنا به خصوصیات ذاتی و فطری خود با قدرت خودداری بیشتری نسبت به مرد آفریده شده است. نتیجه نظریه دانشمندان و دیدگاه مطروحه در روایات اسلامی هر دو یکی است ، بدین معنا که مرد در قبال غریزه از زن ناتوان تر است.
لذا این خصوصیت همواره به زن فرصت داده که دنبال مرد نرود و به زودی تسلیم عشق و تمایل او نشود و برعکس مرد را وادار به اظهار نیاز به زن و جلب رضایت او نموده است.
از جمله اقداماتی که مرد در راستای جلب رضایت و احترام به موافقت زن به عمل آورده ، اعطای هدیه ای به زن می باشد.
.2 مرحوم امامی ، دکتر سید حسن ، حقوق مدنی ؛ انتشارات کتابفروشی اسلامیه ، تهران ، چاپ سیزدهم ، شهریور ماه سال75 ، جلد چهارم .
.3 کاتوزیان ، دکتر ناصر ، قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی ؛ نشر دادگستر ، تهران ، چاپ اول ، تابستان 77.
.4 استاد شهید مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ؛ انتشارات صدرا ، تهران ، چاپ بیست و هفتم ، تیرماه سال78.
.5 جعفری لنگرودی ، دکتر محمدجعفر ، ترمینولوژی حقوق ؛ کتابخانه گنج دانش ، چاپ هشتم ، سال 76.
.6 معین ، دکتر محمد ، فرهنگ فارسی ( متوسط) ؛ انتشارات امیرکبیر ، تهران ، چاپ پنجم ، سال 1362 ، جلد سوم .
.7 میرمحمد صادقی ، دکتر حسین ، واژه نامه حقوق اسلامی ؛ نشر میزان ، چاپ پنجم ، پاییز سال 76.